در سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران درآمدهای نفتی به میزانی شگفت آور افزایش یافته بود، نفوذ حکومت در جامعه رو به تزاید بود و ثبات سیاسی از طریق تمرکز کامل قدرت در دست شخص محمدرضا شاه فراهم آمده بود. در همین دوره بود که شاه از رسیدن به "دروازه های تمدن بزرگ" سخن می گفت و رویای ایفای نقش در امنیت اقیانوس هند را در سر می پروراند.

اما داستان بلایی که ندانمکاری در تزریق دلارهای نفتی به اقتصاد ایران وارد کرد بسیار مشهور است. موجزترین توصیف از آنچه در سال های ابتدایی دهه پنجاه بر اقتصاد ایران گذشت را شاید عبدالمجید مجیدی، رئیس سازمان برنامه و بودجه آن روزگار ارائه کرده باشد، آنجا که به گفته خودش در جلسه شورای اقتصاد در پاسخ پرسش شاه که "چطور شد یکدفعه به این وضع افتادیم؟" گفته بود:

"ما درست وضع مردمی را داشتیم که در دهی زندگی می کردند و زندگی خوشی داشتند. منتهی گرفتاری این را داشتند که خشکسالی شده بود و آب کم بود... هی آرزو می کردند باران بیاید... یک وقت آنقدر باران آمد که سیل شد. زد تمام خانه و زندگی و زمین های مزروعی اینها را خراب کرد... ما درست همین وضع را داشتیم. مملکتی بودیم که داشتیم به خوشی زندگی می کردیم... [فقط] درآمد بیشتری دلمان می خواست که مملکت را بسازیم. یکدفعه این درآمد نفت که آمد، مثل سیلی بود که تمام زندگی ما را شست و رفت."

(خاطرات عبدالمجید مجیدی، طرح تاریخ شفاهی بنیاد مطالعات ایران)

منبع: بی بی سی فارسی