سفر حج
انا لا نضیع اجر من احسن عملا (حكايت)
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۸۹/۰۹/۲۴ ساعت 12:39 توسط جوادرضا واحدی
|
يكي از اين روزها فايده اي ندارد! همين امروز شروع كار بزرگ است
ریوکان،در آن لحظه از راه رسید و غافلگیرش کرد و بی درنگ گفت:
«فکر می کنم از راه دوری آمده باشی. نباید دست خالی برگردی. لطف کن و این لباسهای مرا به عنوان هدیه بپذیر.»
مرد حیران ماند. سپس رختها را گرفت و گریخت.
ریوکان، لخت نشست به تماشای ماه. با خود گفت:
«مرد بیچاره! چقدر دلم می خواست این ماه زیبا را به او هدیه کنم.»
منبع: مه راز
نقشهی 25 گنج بزرگ دنیا از زبان امام صادق (ع)